ترنم ترنم ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

عشق مامانی و بابایی

یلدا (سری دوم در منزل مادر بزرگ پدری)

    شب یلدا بعد از خونه مادر جون اومدیم خونه عزیز که دل همه رو به دست بیاریم اونجا هم خیلی خوش گذشت تو هم کلی شیطونی کردی  با هد بندی  که مامان جونت برات درست کرده بود کلی پز دادی                                ...
3 دی 1392

یلدا مبارک (سری اول در منزل مادر بزرگ مادری)

پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. دخترم عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری ♥     امشب اول اومدیم خونه مادر جون وسایل یلدا رو تا شما خواب بودی آماده کردیم این دومین یلدای شماست ایشالا صد تا یلدا زنده باشی گلم ولی خیلی بد اخلاق بودی به خاطر دندون در آوردن بی قراری می کردی به هر حال ازت کلی عکس گرفتیم  اینم عکس شما توی شب یلدای پارسال در تولد عمو احمد هستش     و اما یک سال گذشت.......                 ...
2 دی 1392

تولدت مبارك

        دخملم همون طور که بهت قول داده بودم یه جشن کوچلو تو باغ شب بو جاییکه مامان بابا هر سال جشن ازدواجشونو می گیرن برات گرفتیم  ولی توهم کلی شیطنت کردی خوشحال بودی ...
16 آذر 1392

تولدت مبارک

ترنم جان تولدت مبارک    در سال 1391 در چنین روزی ساعت 13:55 فرشته کوچک ما بدنیا آمد و زیباترین زمزمه زندگی ما شد                 دخترم قرار بود برات تولد بگیریم که به خاطر ایام محرم یکماه عقب افتاد ولی بهت قول میدم بعد این ایام یک جشن برات بگیرم  چند روز خیلی مریض شدی دیروز صبح که از خواب بیدار شدی تموم بدنت دونه های قرمز ریخته بود بیرون بردیم دکتر گفت که یه تب ویروسی هست راستی بلاخره اولین مرواریدت جوانه زد و کباب خور شدی مبارکت باشه گلم واسه همین امشب یه جشن کوچیک برات می گیریم  عشقم بازم تولدت مبارک  &nbs...
10 آذر 1392

مادرانه ای تقدیم به یگانه دخترم به مناسبت اولین سال تولدش

  وقتی مادر میشی فارغ از همه کارهای دنیا یه آدم دیگه میشی… ميشي فرشته نجات! فرشته نگهبان! خیلی راحت بی خوابی رو تحمل میکنی و کوچولوی نازنینت رو راه میبری تا دل درد یادش بره و خوابش ببره و همون طور تو بغلت نگه میداری تا مبادا بیدار بشه، شبي 3 الي 4 بار بيدار مي شي تا مبادا پتو از روي نازدونه ات كنار رفته باشه     اگه بچت عطسه يا سرفه کنه دنیا رو سرت خراب میشه و آرزو مي كني اي كاش خودت عطسه و سرفه مي كردي، صد بار دست و پاش را چك مي كني كه مبادا تب داشته باشه، تلخ ترین اتفاق دنیا ميشه بیماری کودکت؛ اونقدر که به خاطر چند ثانیه بند اومدن نفسش ساعتها گریه کنی و نتونی جلوی سرازیر شدن اشکهات رو بگیری...
1 آذر 1392

ترنم و عاشورای حسینی

اَ لسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِدَةِ نِساءِ العْالَمِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ الله وَ اَبنِ ثَارِهَ وَالوِتْرَ الْمَوْتُورِ ...   ترنم خانم در حال شمع روشن کردن در شب عاشورا اینجا همون منبر خونه ای که مامان جون هر سال نذر داره عدس پلو می پزه و پخش می کنه            اینجا هم خونه عزیز جون پای دیگ حلیم     ...
29 آبان 1392

السلام علیک یا اباعبدالله و ورود به 11 ماهگی

السلام علیک یا اباعبدالله     دخترم ورودت به 11 ماهگی مصادف شد با ماه مبارک محرم   برای همین روز 5 در مراسم مخصوص شیر خواران که برای شهادت حضرت علی اصغر هست شرکت کردیم خیلی این مراسمو دوست داشتی اصلا اذیت نکردی                  اینجا هم خونه عزیز جونه برای نذری روز عاشورا که حلیم می پزن  دارن گندم خراس می کنن شما هم امسال دارین کمک میکنین                 راستی دخترم دیشب برات گوسفند قربونی کردیم یا به عبارتی عقیقه کردیم غذ...
20 آبان 1392

عکسهای آتلیه به مناسبت روز دختر

دخترم سلام  با کمی تاخیر عکساهایی که به مناسبت روز دختر گرفتی حاضر شد            فدای اون چال چونت که اینقد قشنگه  عزیزم قربون خندهات برم که اینجا برای اینکه بخندی 5 نفر توی آتلیه داشتن خدشونو می کشتن   گلم ایشالا همیشه  سرحال پاینده باشی  راستی الان دامنه لغاتتم زیاد شده 1- ب ب یعنی بابا 2- می می یعنی مامان  3- دای یعنی دایی 4- دد یعنی دست دست  تازه بادستات واسه همه بوس می فرستی  قربونت برم که اینقد شیرین شدی      ...
9 آبان 1392