ترنم ترنم ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

عشق مامانی و بابایی

نامه ای به فرزندم در 15 هفتگی اش

1391/3/24 9:17
نویسنده : بابا و مامان
311 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا


سلام دخترم.


سلام پسرم

 

فرزندم اکنون که این نامه را برایت می نویسم هنوز پا به این دنیا نگذاشته ای! دنیایی که فقط و فقط یک بار فرصت تجربه اش را خواهی داشت و زمانهایی خواهی داشت که به چشم بر هم زدنی می گذرند. زمان هایی که هیچ گاه دکمه ی تکرار یا برگشت نخواهند داشت. از امروز با خودم و تو قرار گذاشتم هر هفته برات یه نامه بنویسم این اولین بار که از موقع اومدنت دارم با هات حرف می زنم ، گفتم یه سلامی بهت بکنم که یه وقت پیش خودت نگی مامانی اصلاً به فکر من نبوده عزیزم، سکوت و خاموشی مامانت رو بذار به حساب این که گاهی اوقات واقعاً نمی تونه گویا باشه...

اما با همه ی خاموشیش، همواره بهت عشق داره .عشقم، این روزها پر از تضادم نمی دونم می فهمی یا نه پر از احساس خوب وبد در واقع پرم از حس های خوبی که التیام بخش حس های بدم هستن.. اما بازم کافی نیستن تا احساسات بدم رو تموم کنن.. ترازوی اون بدها بدجوری سنگین تره اما نه وقتی به یاد اون بالایی می افتم برای تو و خودم دعا می کنم آروم می شم انگار خدا با همه خوبی هاش بهم لبخند زده که تورو بهم داده چقدر لبخند خدا زیباست چقدر حس داشتن تو قشنگه عزیزم دنیایی که قرار است در آن قدم بگذاری پیش از همه چیز دنیای فرصت است، فرصت زندگی کردن، آموختن، بزرگ شدن، دوست داشتن و دوست داشته شدن، پرستیدن... و در این دنیا فرصت تجربه ی هر چیزی را نخواهی داشت. گاهی برای تجربه های  اشتباهی که کسب میکنی تا آخرین لحظه ی عمر فرصت جبران نخواهی یافت و برای تجربه های خوبی که فرصت کسبش را از دست می دهی نیز! پس تا می توانی با چشمان باز از همه چیز استفاده کن و راه هایی که دیگران رفته اند را دوباره امتحان نکن.

عزیزیم برای اومدنت بی قرارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)